ارسالی به کانال تلگرام👇🏻

سلام ممنون از کانال خوبتون 

میخواستم ی تجربه ی جالب رو با دوستام در میون بذارم 

ما تازه ازدواج کردیم و از نظر مالی ی کم شرایطمون خوب نیست و این شوهرمو خیلی اذیت می کنه از طرفی دوتا سه تا از کاراش خرده به همو اصلا شرایط روحی خوبی نداره و شب ها خواب راحتی نداره و مدام تو خواب هذیون میگه.

خیلی با خودم کلنجار رفتم ک چی کار کنم؟؟؟!🤔🤔🤔

دست اخر لب تابو گذاشتم جلومو شروع کردم ب نوشتن 

از اولین روز اشنایی 

شروع کردم ب نوشتن داستان عشقولانه ی زندگیمون با لحن محاوره و طنز  تو فصل های مختلف 

در اخر چون همسری وقت خوندنش رو نداشت با گوشی صدامو ضبط کردم (یعنی داستان رو خوندم فصل ب فصل و صدامو ضبط کردم.) 

شب موقع خواب هندزفری زدمو ب همسری گفتم قبل خواب این اهنگو گوش کن جدیده 👂🏻

بعد شروع رو زدم وقتی صدامو شنید جا خورد و کنجکاو بود بدونه چیه

وقتی فصل اول تموم شد کلی خندید و مشتاقانه فصل بعدی رو گوش داد 

شب اول حدود شش فصل و گوش داد و با کلی انرژی و لبخند 😄 خوابید و دیگه اصلا ب هیچی فک نمی کرد جز خاطراتمون ک با این روش براش تداعی شده بود و ازم قول گرفت ک کل زندگیمون رو براش بنویسمو هر شب قبل خواب بدم گوش کنه.😊😊